گزارش خطا در معنی کلمه 'cow chip'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): cow chip [and] cow pie; cow patty; cow flop Inf. a piece of cow manure. • The pioneers didn’t have much wood, so they burned dried cow chips. • How did that big ol’ cow pie get in the middle of my flower bed? • Tom slipped on a cow patty.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :