گزارش خطا در معنی کلمه 'coward'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ادم‌ترسو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نامرد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بزدل‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: شخص‌ جبون‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun ignoble fear: A coward dies many deaths.

Simple Definitions

2 general::   noun VERB + COWARD brand sb, call sb, label sb He was branded a coward in some newspapers.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :