گزارش خطا در معنی کلمه 'crab'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خرچنگ‌ گرفتن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پرتی

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (امر) جرزدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: برج‌ سرط‌ان‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: خرچنگ‌

شبکه مترجمین ایران

6 ورزش و تربیت بدنی:: خرچنگ, خرچنگ

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general:: noun shelled seafood: Crab is a delicious seafood. noun grouch: No one likes a person who is a crab.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :