گزارش خطا در معنی کلمه 'affront'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بی‌ حرمتی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اشكارا توهین‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: روبرو دشنام‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. personal VERB + AFFRONT cause | regard/see/take sth as He took his son's desertion as a personal affront. PREP. ~ to This remark caused affront to many people.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :