گزارش خطا در معنی کلمه 'cramp'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: چنگه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: چنگوك‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گرفتگی‌ عضلات‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: انقباض‌ ماهیچه‌ در اثر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. agonizing, painful | sudden She had a sudden painful cramp in her left leg. | abdominal, stomach QUANT. attack I was suddenly seized by an attack of cramp. VERB + CRAMP have

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb muscle spasm causing pain: She felt a severe cramp in her leg.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :