گزارش خطا در معنی کلمه 'creation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خلقت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: آفریده، محصول

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ایجاد

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: افرینش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. employment, job | wealth VERB + CREATION advocate, call for, propose, recommend, urge They recommended the creation of a new government agency to be responsible for the environment. | encourage, foster, support | allow for The new Act allows for the creation of vocational schools. | allow, enable | avoid, prevent | lead to

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :