گزارش خطا در معنی کلمه 'creativity'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: قدرت‌ ابداع‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: (creativeness=) قدرت‌ خلاقه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: قوه‌ ابتكار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خلاقیت

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. great | artistic, musical VERB + CREATIVITY develop, encourage, stimulate A good teacher can encourage artistic creativity. | inhibit, stifle This rigid approach stifles creativity. PREP. ~ in This exercise encourages creativity in the use of language. PHRASES scope for creativity My job does not give me much scope for creativity.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :