گزارش خطا در معنی کلمه 'cymbal'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: باسنج‌ نواختن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: (مو) سنج‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. clashing, crashing VERB + CYMBAL clash, hit CYMBAL + NOUN crash The piece ends with a cymbal crash. PHRASES a clash/crash of cymbalsMUSIC

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :