گزارش خطا در معنی کلمه 'cynicism'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (فلسفه‌) مكتب‌ كلبیون‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. bitter, weary He spoke in a tone of weary cynicism. | widespread QUANT. hint, note, touch, trace There was not a trace of cynicism in his voice. PREP. with ~ She viewed his new interest in her with cynicism. | ~ about There is now widespread cynicism about the political system.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :