گزارش خطا در معنی کلمه 'aggravate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اضافه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: عصبانی کردن

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خشمگین‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بدتر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. greatly, seriously, severely Their negative reactions have greatly aggravated the situation. | further

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb make worse, provoke: That kind of talk would aggravate everyone.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :