گزارش خطا در معنی کلمه 'debit'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بدهكار كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بدهی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پای‌ كسی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: در ستون‌ بدهی‌ گذاشتن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بدهكار

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: حساب‌ بدهی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. automatically PREP. from The money will be debited from your account. | with Your current account is automatically debited with the amount of your purchase.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :