گزارش خطا در معنی کلمه 'deceased'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مرحوم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مرده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. recently her recently deceased husband | sadly His mother is now sadly deceased.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :