گزارش خطا در معنی کلمه 'dedicated'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وقف‌ شده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اختصاصی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS appear, be, seem | become | remain ADV. highly, really, truly, very The workforce is small but highly dedicated. | absolutely, totally, utterly PREP. to She is totally dedicated to her job.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :