گزارش خطا در معنی کلمه 'dedication'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فداكاری‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اهداء

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تقدیم‌نامه

واژگان شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تخصیص‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. complete, total | great VERB + DEDICATION have Not everyone has the dedication and the talent to achieve this. | show | need, require You will need dedication and determination to complete the course. The job requires total dedication. PREP. ~ to I really admire Gina for her dedication to her family.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :