گزارش خطا در معنی کلمه 'deficient'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ناكارا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دارای‌ كمبود

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, prove | become ADV. sadly, seriously, severely, very, woefully An educational system which fails to teach basic arithmetic is seriously deficient. | totally | rather, slightly PREP. in Their food is deficient in iron.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :