گزارش خطا در معنی کلمه 'delta'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
1
عمومی::
حرف چهارم زبان یونانی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
noun alluvial deposit: The Yellow River has created a delta at its mouth. noun shaped like a triangle: The object had the shape of a delta.
Simple Definitions