گزارش خطا در معنی کلمه 'demolition'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خرابی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: انهدام‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ویرانی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تخریب‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ویران‌ سازی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + DEMOLITION be due for, be threatened with The church has been threatened with demolition for years. | prevent, save sth from They started a campaign to save the houses from demolition.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :