گزارش خطا در معنی کلمه 'dependable'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: قابل‌ اعتماد

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: توكل‌ پذیر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مورد اعتماد

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: (trustworthy=) قابل‌ اط‌مینان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, seem | find sb I find him very dependable. ADV. extremely, very | absolutely, totally, utterly She is loyal and totally dependable. | not entirely

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :