گزارش خطا در معنی کلمه 'destitute'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فقیر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بینوا

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تهی‌(با of)

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مستحق

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: نیازمند

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: خالی‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: بیچاره‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj lacking resources: The old lady was alone and destitute.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :