گزارش خطا در معنی کلمه 'detection'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: یافت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ردیابی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بازرسی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كشف‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اكتشاف‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تفتیش‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: بازیابی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. early Our aim is the early detection and treatment of all cancers. VERB + DETECTION avoid, escape, evade Their prey can sometimes escape detection by remaining still. DETECTION + NOUN rate The latest figures show falling crime detection rates.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :