گزارش خطا در معنی کلمه 'die away'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: چشمان‌ خماریابیحال‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): die away Fig. to fade away. • The sound of the waterfall finally died away. • When the applause died away, the tenor sang an encore.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :