گزارش خطا در معنی کلمه 'disfigure'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زشت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بد شكل‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بدنما كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: از شكل‌ انداختن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb be disfigured ADV. badly, grossly He was badly disfigured by the accident. | permanently

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :