گزارش خطا در معنی کلمه 'disgusted'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بیزار

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: متنفر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: ملول‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

4 عمومی:: سیر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, feel, look | become ADV. really | absolutely, quite, thoroughly, totally | rather, slightly | visibly She looked visibly disgusted. PREP. at I'm quite disgusted at the way he's treated you. | by I was absolutely disgusted by the whole business. | with I was thoroughly disgusted with her behaviour.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :