گزارش خطا در معنی کلمه 'disrepair'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: نیازمند تعمیر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: احتیاج‌ به‌ تعمیر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خرابی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + DISREPAIR fall into The building had fallen into disrepair. PREP. in ~ Much of the old building was still in disrepair. PHRASES a state of disrepair

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :