گزارش خطا در معنی کلمه 'disreputable'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بدنام‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ اعتبار مایه‌رسوایی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look, seem ADV. highly, very | rather, slightly, vaguely He had a vaguely disreputable appearance.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :