گزارش خطا در معنی کلمه 'disruptive'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 حسابداری و مالی:: شالوده شکن

شبکه مترجمین ایران

2 حسابداری و مالی:: برافکن- منسوخ‌کننده- مخرب

شبکه مترجمین ایران

3 اقتصاد:: نوآورانه

واژگان شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نفاق‌ افكن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اخلال‌گر

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مخرب

واژگان شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: نوآور

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: درهم‌ گسیخته‌

شبکه مترجمین ایران

9 :: تحول افرین

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. VERBS be ADV. extremely, highly, very children with highly disruptive behaviour | slightly | potentially potentially disruptive elements in society | socially PREP. to Long working hours are very disruptive to home life.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :