گزارش خطا در معنی کلمه 'dissertation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بحث‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پایان‌نامه

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رساله‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تز دکتری

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مقاله‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: رساله

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: پایان‌ نامه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. research | doctoral, Master's, undergraduate | MSc, PhD, etc. | 15,000-word, etc. VERB + DISSERTATION do, prepare, write Students can either do a dissertation or take part in a practical project. | complete, finish | hand in, present, submit Candidates are required to present a dissertation of between 8,000 and 12,000 words. PREP. ~ on He wrote his Master's dissertation on rats.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :