گزارش خطا در معنی کلمه 'alarming'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مایه‌ هراس‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: ترساننده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, seem | find sth I find the prospect of being without work extremely alarming. ADV. extremely, particularly, very | faintly, a little, quite, rather, slightly

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :