گزارش خطا در معنی کلمه 'distinguishable'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تشخیص‌ پذیر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: فرق‌ گذاشتنی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: قابل‌ تشخیص‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be | become ADV. clearly, easily, readily | barely, hardly, scarcely PREP. by The animal is easily distinguishable by the black stripes above its eye. | from The male bird is barely distinguishable from the female.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :