گزارش خطا در معنی کلمه 'do well'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: 1. Prosper, thrive, succeed, as in He's done well in the market. [c. 1300] 2. do well to do something. Fare better or act prudently by doing something, as in She would do well to ask permission before she leaves. [Late 1400s]

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :