گزارش خطا در معنی کلمه 'alcoholic'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دارای‌ الكل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: میباره

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: الكلی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: می باره

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: الکلی

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: معتاد بنوشیدن‌ الكل‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. chronic | reformed VERB + ALCOHOLIC become, turn into Howe was turning into an alcoholic because of the stress of his job. ALCOHOLIC + VERB dry out, recover I don't think an alcoholic can dry out without proper medical help.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :