گزارش خطا در معنی کلمه 'done to a turn'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): done to a turn 1. well-cooked; nicely cooked. • The entire meal was done to a turn. • The turkey was done to a turn. 2. Inf. beaten. • When Wilbur’s opponent was done to a turn, Wilbur was declared the winner.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :