گزارش خطا در معنی کلمه 'dormant'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خوابیده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ساكت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: درحال‌ كمون‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. condition of biological rest: Bears are dormant in the cold winters

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :