گزارش خطا در معنی کلمه 'down in the mouth'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لب‌و لوچه‌اویخته‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: افسرده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): down in the mouth Fig. sad-faced; depressed and unsmiling. • Since her dog died, Barbara has been down in the mouth. • Bob has been down in the mouth since he was laid off from his job.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :