گزارش خطا در معنی کلمه 'downgrade'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: جمع‌ و جور كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تنزیل‌ رتبه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كم‌ ارزش‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: دست‌ كم‌گرفتن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): downgrade someone or something to something to decrease the status of someone or something to something. • In effect, this downgrades your project to unimportant. • I didn’t mean to downgrade you to the assistant status.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :