گزارش خطا در معنی کلمه 'drawback'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اشكال‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ فایدگی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مانع‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: زیان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. big, main, major, real, serious | minor, slight | obvious | possible, potential VERB + DRAWBACK have (its/their), suffer from This strategy has its drawbacks. The system suffers from two major drawbacks. | overcome We have to find ways of overcoming these drawbacks. PREP. ~ to Bad weather was the main drawback to camping in the far north. | ~ with The one big drawback with the planned scheme was its high cost.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :