گزارش خطا در معنی کلمه 'drawl'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كشیده‌ حرف‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اهسته‌ و كشیده‌ ادا كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كشیدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. lazily, sardonically, slowly, softly ‘Come in,’ he drawled softly.

Oxford Collocations Dictionary

2 general::   noun ADJ. flat, nasal, slow, soft | Brooklyn, Southern, etc. PHRASES in a ~ ‘Howdy, pardner,’ he said in his slow Texan drawl. | with a ~ She spoke with soft Southern drawl.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :