گزارش خطا در معنی کلمه 'drill'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تعلیم‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تمرین‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مته‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مشق‌ نظ‌امی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مته‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: drill down to look for something on a computer or website by moving from general information to more detailed information • Many websites have some form of hyperlink navigation as you drill down.

Cambridge-Phrasal Verbs

2 general:: noun auger: To make a hole we need a drill. noun exercise: The students have an English drill. verb rehearsed: We drilled each student on the test. verb bore: We will drill a tunnel into the hill.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :