گزارش خطا در معنی کلمه 'drone'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وزوز

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سخن‌ یكنواخت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: زنبور عسل‌ نر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: وزوز كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: drone on disapproving to talk for a long time in a boring way • He was droning on ( and on ) about his operation.

Cambridge-Phrasal Verbs

2 general::   noun ADJ. faint | low | distant | constant, continuous, steady VERB + DRONE hear PREP. with a ~ The planes flew overhead with a low drone. | ~ of the continuous drone of the engine

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :