گزارش خطا در معنی کلمه 'drowsy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كسل‌ كننده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خواب آلود

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خواب‌ الود

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: چرت‌ زن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. inducing sleepiness: It became a warm drowsy afternoon.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :