گزارش خطا در معنی کلمه 'dry spell'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دورۀ خشکسالی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): dry spell Rur. a period with no rain. • The dry spell killed the crops. • We ain’t had such a long dry spell since 1988.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :