گزارش خطا در معنی کلمه 'duly'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حسب‌ المقرر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بقدر لازم‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: حسب‌ الوظ‌یفه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بموقع‌ خود

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adv. in a proper manner: He was duly appointed as the president.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :