گزارش خطا در معنی کلمه 'duplicate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دو نسخه‌ای‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تكثیركردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: المثنی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تكراری‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: دو نسخه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: المثنی‌ نوشتن‌ یا برداشتن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: دونسخه‌ای‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: تکثیر کردن/دوبرابر کردن

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. exactly The original experiment cannot be exactly duplicated. | simply I wanted to avoid simply duplicating work that had already been done.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun replica: The painting was a duplicate. verb reproduce: We tried to duplicate the results.

Simple Definitions

3 general::   noun VERB + DUPLICATE make We made a duplicate of the key. PREP. in ~ The contract is prepared in duplicate, so that both parties can sign it.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :