گزارش خطا در معنی کلمه 'dwelling'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: منزل

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: محل سکونت

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: محل زندگی

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مسكن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun house: His dwelling was in the hills.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. permanent | private | family | human The building looked more like a doll's house than a human dwelling. | characterful, elegant VERB + DWELLING convert sth into an application to convert the old barn into a dwelling | occupy DWELLING + NOUN house, place

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :