گزارش خطا در معنی کلمه 'all out effort'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تلاش همه جانبه

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): *an all-out effort a very good and thorough effort. (*Typically: begin ~; have ~; make ~; start ~.) • We need to make an all-out effort to get this job done on time. • The government began an all-out effort to reduce the federal budget.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :