گزارش خطا در معنی کلمه 'emigration'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مهاجرت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كوچ‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. mass, massive QUANT. wave He called for a halt to the recent wave of emigration. PREP. ~ from emigration from Europe to America | ~ to

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :