گزارش خطا در معنی کلمه 'emit'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بیرون‌ ریختن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بیرون‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: انتشار نور

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خارج‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ساتع‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): emit something (from something) (into something) to discharge something from something into something else. • The snake emitted poison from its fangs into the cup the man held. • It emitted venom into the cup from its fangs.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :