گزارش خطا در معنی کلمه 'emphatic'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: موكد

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تاكید شده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: باقوت‌ تلفظ‌ شده‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: موکد، مصمم

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | remain ADV. most, quite, very PREP. about He was most emphatic about me leaving.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. expressed or performed with emphasis: He responded with an emphatic "no".

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :