گزارش خطا در معنی کلمه 'enchant'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سحر کردن

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سحر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شیفته کردن

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مسحور شدن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مفتون کردن

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: افسون‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: مسحور کردن

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: جادو كردن‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: افسون کردن

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb cast a spell, delight: Hawaii will enchant all who visit.

Simple Definitions

2 general:: verb charmed: She enchanted the young men.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :