گزارش خطا در معنی کلمه 'enclose'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: در جوف‌ قرار دادن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: به‌ پیوست‌ فرستادن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: درمیان‌ گذاشتن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb envelop: You should enclose the store. verb insert: Enclose the bill in the package.

Simple Definitions

2 general::   verb ADV. completely, fully, totally The garden is fully enclosed. | partially PREP. in/within The ring is enclosed in a plastic case.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :